شرحی کوتاه ...
سلام کفتر مامان خوبی خوشی؟؟
مامانیت یکم بد غذا شده اما بازم خدارو شکر هنوز محکم بغلمی گلکم
از این روزا بگم که یکم افسرده شدم
آخه امروز مامان جونم و خاله های عزیزت رفتن شاهرود و منو شما موندیم تنها
هنوزم مثل دختر کوچولو ها دلم میگیره و گریم میاد وقتی مامانم جایی بره و منو نبره
دلم به تو خوشه گلم که کنارمی و من خیالم راحته که دفعه بعد باتو میرم شاهرود و کلی خوش میگذرونیم
ان شاا.. مامانیشون به سلامت برسن
یکم حساس شده اخلاقم چه کنم عوارض حاملگی و ویاره
راستی یه خبر دیگه اینکه صاحب خونمون دختر کوچولوشون 3 روزه به دنیا اومده و کلی خونشون شلوغه
منم همش تنها به سرو صدای اونا گوش میدمو باتو حرف میزنم تا بابایی بیاد
خدارو شکر که بابای مهربون و شیرینی داری و من باوجود این حال و کم حوصله شدنم بازم عاشقانه دوستم داره و همش با کاراش منو شمارو میخندونه تا از این حالو هوا در بیایم
فردا قراره برم دکتر و وزن و فشارو... رو بررسی کنه
چند روزیه که همش ته گلوم ترش مزه اس و این حالمو بدتر کرده هرچی میخورم خوب نمیشه مامانی میگف از معدمه و منم منتظرم تا برم پیش خانم دکتر ببینم چیکارکنم تا بهتر بشم
کوچولوی خوشگلم مواظب خودت باش و برای منتظرای نی نی دعاکن گلم
دوستت دارم