یکی شدن مایکی شدن ما، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره
مسافر کوچولوی ما مسافر کوچولوی ما ، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

کوچولومون

هفته 31

سلام عزیزم سلام خدمت دوستان گلم که این مدت بمن سرزدن و نگران شدن ومن شرمنده روی ماهشونم که نتونستم بهشون سربزنم ویا جواب پیام هاشون رو بدم خدارو شکر خانواده 3نفره ما خوبه!!! ان شاا.. که همه دوستانمم خوب باشن دلم برای نوشتن تنگ شده بود حسااااااااااابی خبرزیاده و باید بگم: کل دی ماه مشغول امتحانات بودم هفته ای 2 وگاهی3 بار باید یه مسیره 1 ساعته رو طی میکردم تا دانشگاه! هرچند بابایی اکثرا مارو شب میبر خونه مامانی تا صبح راحت برم دانشگاه اما بازم خستگی راه بود امیدوارم دختر گلم بهش سخت نگذشته باشه  چون ترم آخربودم باید حسابی درسارو میخوندم تا مبادا واحدی رو پاس نکنم و ترم دیگه باز اسیردانشگاه ...
8 بهمن 1393

هفته 23

سلام گل زندگیه مامان وبابا خوبی عزیزم تو دل مامان حسابی داری شیطونی میکنیا !!حسابی هم خوردو خوراکت زیاد شده!! طفلی بابایی تا میاد دستشو رو دلم بزاره وتکون خوردنای شمارو حس کنه دیگه تکون نمیخوری بابایی هم میخوره تو ذوقش   اما عاشقونه دوستت داره گلم امروز اومدم تا چند تاخبر بدم اول اینکه 8 آذر تولدم بود و با بابایی یه جشن کوچولو گرفتیم و یه کباب زدیم به شکم که شما هم بی نصیب نبودی میخاستم زودتر بیام خبر بدم اما این دانشگاه نمیزاره     عکس کادوی تولدم همراه چندتا خرید قشنگ براشما داخل گوشیمه اما نمیشه بزارم آخه کابل گوشیمو گم کردم هرچی میگردم نیست   پیداش کردم عکسارو میزارم ...
14 آذر 1393

هفته 21

سلام عزیزه مامان خوبی خوشگلم منو بابایی هم خوبیم خداروشکر امروز داره بارون میاد و من عاشق بارونم ببخش گلم یکم دیرشد اومدنم به وبلاگت آخه 1 ماه بیشتر تا امتحانات دانشگاه نمونده و اساتید عزیز حسابی مارو تحت فشار امتحان و تحقیق قراردادن   دعاکن مامان قبول بشم آخه این دیگه ترم آخره و مامان لیسانس میگیره ان شاا.. یه روز جشن فارق تحصیلی شمارو بگیرم از خبرای جدید بگم : الان شما هفته 21 هستی و این یعنی خدارو شکر منو شما نیمی از راه رو گذروندیم دوشنبه هفته قبل با بابایی رفتیم سونوی آنومالی رو انجام دادیم خداروشکر شما ماشاا.. حسابی بزرگ شده بودی الاهی قررررررررررربونت بشم من نتونستم مانیتو...
1 آذر 1393

هفته 19

سلام به میوه خوشمزه خودم خوبی گلم؟؟ منم سرما خوردگیم بهتر شده فقط آب ریزش بینی دارم که خوب میشه این روزا حسابی داری تو دل مامان شیطونی میکنی  چند هفته ای هست تکونات شروع شده اما بخاطره اینکه خیلی حالت تهوع داشتم زیاد توجه نمیکردم و یادم رفت دقیقآ چه روزی بود تا تکون میخوری سریع دستمو میزارم رو شکمم و سوره توحید و سوره ولعصر و چندتا صلوات میفرستم مامان به قرررررررررررربونت بشه گلم هنوز برای اسمت به نتیجه نرسیدیم شما الان 4 روزی هست که وارد هفته    شدی 26 آبان نوبت سونوی آنومالی گرفتم دکتر خودم ننوشته بود برام  از بس سرشون شلوغه و این منشی بی دستو پاش مریضارو ق...
16 آبان 1393

سرما خوردگی..

سلام دختر خوشگل مامان مامانی خیلی ناجور سرما خورده البته من خودم خیلی مراقب بودم اما بابایی نازنینم یک شب مهمون خونه ما شد و حسابی از ویروس سرما خوردگیش به منو شما انتقال داد قربون بابای نازنینم بشم طفلی مقصر نبود دلش برا من و شما تنگ شده بود نتونست نیاد خونمون  خلاصه فردا شبش با بابایی شما و بابایی خودم رفتیم دکتر و2 عدد آمپول نوش جان کردیم الان 3 روز میگذره اما علاءم خوب شدن درکار نیست حسابی لیمو شیرین و شلغم خوردم و ادامه داره خودم به فدای سرت نگرانم یوقت دختر گلم مریض نشه    ...
11 آبان 1393

جنسیت مسافر کوچولو...

سلام دوستای عزیزم وخاله های مجازی نی نی کوچولوی من در تاریخ 5 / 8 /1393 ساعت 5بعدازظهر ما متوجه شدیم...   نـــــــــــــــــــــــــی نــــــــــــــــــــــی ما ... دختـــــــــــــــــــــره        مامان به فدای دختر نازش بشه بابایی حسابی خوشحاله از وقتی فهمیدیم دختری موندیم چه اسمی برات بزاریم بابایی میگه : حدیث من و خاله ها میگیم: یسنا آقاجون " بابای خودم " میگه : ثنا خلاصه همه دارن همکاری میکنن آخه دوس ندارم دخترم بیشتر از این بدون اسم باشه از دوستای گلم هم میخام کمک کنن اگه اسم بهتری به ذهنشون میرسه بگن ملاک ما معنی خوب و اسم نه خیلی مذ...
7 آبان 1393

محرم...

سلام دوستان عزیزم تسلیت بابت فرارسیدن ماه محرم هرکجا رفتید !!هرجاکه اسمی از امام حسین و اهل بیت مظلومش بود برا ماهم دعا کنید هر کس گره ای داره برا همه ی دوستان دعا کنید محتاج دعا هستیم عزیزانم ...
4 آبان 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کوچولومون می باشد