یکی شدن مایکی شدن ما، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره
مسافر کوچولوی ما مسافر کوچولوی ما ، تا این لحظه: 9 سال و 16 روز سن داره

کوچولومون

تصمیم ...

سلام عزیزه نیومده من خوبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی؟ این روزا خیلی استرس دارم. چون پری جون قرار بوده دیروز بیاد اما نیومده  ووواااااااااااااااااایییییییی ... کاش که اومده باشی تودلم اصلٱ دلم نمیخاد به دلم بد راه بدم یابه زبونم بیارم که شاید ...چون از مادر بزرگم شنیدم که  روزگار صدای آدمو میشنوه پس باید همیشه مثبت فکر کرد و نفوس بد نزنیم  درضمن خدای مهربون انسانهای نق نقو و ناامید رو دوست نداره من تصمیم گرفتم حتی اگه این ماه هم نیومدی گلم چشممو از لطف خدا بر ندارم و ثابت قدم باشم البته شاید بعضی وقتا پست های غمگینانه بزارم اما از ناامیدی نیست فقط و فق...
30 خرداد 1393

حاله مامانی ...

سلام عزیزم خوبی گلم؟ چند روزه حاله مامانیت اصلٱ خوب نیست 3 روزه بالای دلم که نمیدونم دقیقٱ به معده وصل میشه یا به جای دیگه ، مدام درد میکنه، داغ میشه، حالت تهوه هم دارم    اصلٱ یه وضعی شده... یه جمله ای هست که میگه : آدم وقتی منتظره کسی هست هر جاکه میره یا هر کسی که زنگ در خونه رو میزنه یا زنگ تلفن رو میزنه فک میکنه همونی هست که منتظرش بوده . حالا حاله این روزای من اینجوری شده ومن همش فک میکنم این دردا علاءم اومدنه تو هست گلم هر چی بابایت میگه بریم دکتر میگم نمیام  آخه حوصله ام ندارم که برم از یه خانم دکتر هم پرسیدم و به من گفت هنوز10 روز دیگه وقت داری اینا علاءمه حاملگی نیست مسافر کوچولوی عزیزم پ...
20 خرداد 1393

تمام زندگیم ...

دستمال که هیچـــــــــــــــــی ....    بـــــــــــی تــــــــــو    تمام زندگیم زیر درخت آلبـــــــــــــالو گمشده ...   ...
13 خرداد 1393

حقیقت تلخ...

میگن : وقتی یه بچه اشتباه میکنه نگید : " شیطون گولش زد " وقتی حرف زشت میزنه نگید : " صدا از توی خیابون بود " وقتی خرابکاری میکنه نگید : " بچه ی همسایه بود " که فردا وقتی اشتباه رفت نگه  شیطــــــــــــــــــــــون نگه  دوست نـــــــــــــــــاباب نگه  قســـــــــــــمت ، تقدیـــــــــــــــــــــــــر ...   ...
11 خرداد 1393

فعلٱ...

سلام مسافره مامانی خوبی گلم درسته که این ماه نیومدی و منو هم ناراحت و هم نگران کردی اما من بازم صبوری میکنم و به خدا و دعاهای دوستای گلم امید دارم دو روز پیش یکی از دوستای مامانی مامان شد . انقده خوشحال شدم که خدا میدونه آخه خیلی بیشتر از من منتظره نی نیش بود خیلی دلش از آدمایی که ناامیدش کرده بودن گرفته بود اما خــــــــــــــــــــــــــدا دلشو شاد کرد ومن یاد گرفتم که  " حرف اولو آخرو خدای مهربون میزنه و ناامید کردن بنده ها از صفات خدای بخشنده نیست"                  بابایت خیلی منطقی 4 ماهه با نیومدنت داره برخود میکنه مثلٱ میگه: ما این ماه استرس زیاد ...
4 خرداد 1393

بازم...

قهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــوه بـــــــــــــــــــــــــــــــــادام شکلــــــــــــــــــــــــــــات   همه تلخی ها را چشیده ام اما هیچکدام قدر  نبودنت  تلخ نبودن ...   بازم نیومدی...   ...
31 ارديبهشت 1393

دله مامان...

سلام خشگلم خوبی مامان؟ امروز روزه اصلٱ خوبی برا مامان و بابا نبود رفته بودیم اداره اون همه خستگی و انتظار بازم کارمون راه نیفتاد آخرشم با خانمه دعوام شد بعضی از مردم چقد خدا نترس شدن انگار یادشون رفته مرگ سراق اونهاهم میاد انگار اون دنیارو فراموش کردن یجور رفتار میکنن انگار خدای من با خدای اونا فرق داره خلاصه بگم عزیزه مامان 1 روز به روزایی که دله مامانتو شکستن اضافه شد... هرچند این چیزا پیش میاد تو زندگی بقول بابا باید محکم باشی اما من نمیتونم دسته خودم نیست خوب دل نازکم دیگه.. اعصابم خورده اصلٱ نتونستم بخابم اینم چندتا عکس غمگین   ...
28 ارديبهشت 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کوچولومون می باشد